سیب زمینی در غزه ارزان شده!!! بشتابید...
فکر نمی کنم سیب زمینی هیچ وقت گران بشود! مثل جناب گوجه نیست که هم اقتصادی کار کند و هم سیاسی! آخه غذای املت در گاهی اوقات، میشه غذای آقازاده های بالا شهر! و البته حرام!!
دوباره از این ور جگر در دوستان و هم مذهبان غزه کمیاب شده است. حالا نمی دانم ذبح ایراد داشته! یا اصلاً چیزی به نام جگر توی ذاتشان موجود نبوده! نمی دانم.
آخه می دونید! توی ارزان شدن سیب زمینی دلایل متعددی موثر بوده! بطور مثال بعضی شیوخ سیب زمینی بخوره عرب!( خواندن عین واژه عرب با گرفتگی در گلو توصیه می شود ) حالا یه سری بچّه مسلمون هم می آیند یه فیلم " اعدام فرعون " بخاطر الینه شدن بعضی رهبران عرب به سیب زمینی می سازند...مقامات کشور ما عرض می نمایند: بله، این موضع ما نبوده است! ای بابا!!! نمی خواد برید غزه اینجا هم سیب زمینی به وفور موجوده؟!
بعضی آقایان هم بدانند! وقتی می روند عربستان با این شیوخ عرب سیب زمینی سر سفر هایی می نشینند که شتر روی گذاشته شده! به طور نامحسوس در حال ارزانتر شدن سیب زمینی در این کنائات می شوند.
از همه برادران و خواهران مسلمانی که در خوردن سیب زمینی زیاده روی کرده اند، توصیه می شود، یک سیخ جگر در بدن هم بزنند! چون جگر هم دیر هضم است...یعنی کسی حتی یک سیخ هم خورده باشد، دیگر سیب زمینی بشو نیست.
التماس دعا مبارز(یک بچّه مسلمان
نوشته شده توسط : محسن اردستانی رستمی
کی بود؟ آهان دوشنبه همین هفته رفتم یکی از ستاد های زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد برای یک کاری!!! القصه با تهیه کننده ای آشنا شدم که برای گرفتن 5 میلیون تومن برای ادامه کارش مراجعه کرده بود. حرفای زیادی رد و بدل شد.
این تهیه کننده یک کمپرسی چیز نثار این فیلم یوسف پیامبر کرد و از پول های میلیاردی تو جوب رفته بیت المال ناله ها سر داد. گفت این بازیگر نقش یوزارسیف همین الان چقدر پول می گیرد که در فیلم ها ظاهر نشود و مصاحبه نکند( البته فکر کنم اشتباه کرد چون مصاحبه که می کند)
می گفت خرج زیاده! بازیگر ها دیگه صبح تا ظهری پول می گیرند! ماشین مخصوصو یکی بره یکی بیارشون! بعضی هاشون صبح تا شب 5/1 میلیون تومان می گیرند! از فیلم های معروفش بپرسیدیم! گفت اما دقیقاً یادم نمیاد اما گفت لعیا زنگنه بازی کرده! گفتم این خانم چقدر پول گرفته اند؟ گفت برای 22 روز 11 میلیون تومان!!!!!
نکات المبارزیه فی کلام بچّه مسلمون!
+ برای امین عارفی دعا کنید!
+....به پیشنهاد یک دوست پاک شد!
التماس دعا مبارز(یک بچّه مسلمان)
نوشته شده توسط : محسن اردستانی رستمی
روز چهارم فیلمبرداری فیلم مستند شقایق های آتش گرفته!
روز چهارم، روز خاصی بود چون با خودم سه وبلاگی را در سر صحنه ها می دیدم. بشیر رضا پور و شیخ علی سلطان و خودم و البته دکتر چوپان! بگذریم آقا بشیر ما یه چند دقیقه ای دیر کرد اما بالاخره توانستیم همدیگر را بپیداییم!!! آقا بشیر با یک دوربین تهرونی( خودتان به تاویلیش فکر کنید!) ما را همراهی کرد.
شیخ علی با یک حرکت ژانگولری، رفت و 8 مانچی خرید! البته چون مهمون داشتیما!!! اما خیالمون راحته که مردم در بهشت زهرا نقش تدارکات را ایفا می کنند!!!!! 
امروز قرار بود بر سر قبر شهدایی برویم که گمنام نبودند ولی می خواستند گمنام بمانند. خیلی جالب بود! و بر سر این سه قبر رفتیم.
نکته جالبی در دیدار با بشیر منو به تعجب وا می داشت این بود بشیر ما رو به اسم وبلاگمون صدا می کرد...مبارز!!! شیخ علی!!! حالا سر هر قبری می رفتیم...می گفت این شبیه مبارزه!!! با بشیر از هر دری صحبت کردیم، از وبلاگ نویسی، شهدا، روضه ناموسی، کارش، برادرش و... خیلی آدم فعالی به نظر می رسید!
بشیر با این دوربین تهرونی اش!!! هی فیلم می گرفت...و آخر گفت باشد این هم پشت صحنه!!! بشیر را سر قبر شهدایی که شاخص بودند، بردیم...البته قطعه به اصطلاح منافقین هم رفتیم!!! آقا چه نو آوری هایی بود...
بماند چه ها گفته شد و چه ها گفته نشد...!!! فقط برایم جالب بود که بشیر نظراتی را به هر کس می دهد، در یک بخشی بایگانی می کند...!!! 
فعلاً دیگه فیلمبرداری نمی کنیم...رفتیم توی کار تدوین...شروع کردم...ولی خیلی سرم شلوغه...البته قرار گذاشتیم اگر صحنه ای خوب در نیامد! دوباره بریم تو کار فیلمبرداری....!!!
در مورد عکس...از آنجایی که بشیر رضا پور و شیخ علی سلطان تحت تعقیب پلیس بین الملل هستند...از من خواستند که عکسشان را منتشر نکنم!!! البت بنده هم اجابت کرده و فقط پاهامون رو نشان دادم!!! ( آقا اگه کفشا واکس نداشت ببخشید!)
التماس دعا مبارز(یک بچّه مسلمان)
نوشته شده توسط : محسن اردستانی رستمی
رئیس جمهور آمریکا شدن در دو دقیقه!!!
مواد لازم: ترجیحاً یک آدم
روش کار: اگر پارتی نداری و جز قشر پولدارهای آمریکا نیستی...بهتره دیگه این متن نخونی! پس بچّه مایه دار باش!
قدم اول: روزی 10 بار بنویس و 1000 بار بگو اسرائیل مایه نجات بشر است...آمریکا بدون اسرائیل معنا ندارد...( اگر تونستی دست یا پای یکی از سران اسرائیلی را ببوسی، بهتر جواب میده!) اسرائیل قهرمان! امشب اینجا بمان! نون و پنیر و بامیه...اسرائیل بزن تو زاویه!!! و از این حرفا...
قدم دوم: هر جا تونستی بگو ایران خیلی بده...( دادن فحش به ایران مخصوصاً احمدی نژاد بسیار جواب می دهد) بروی تخته ایران جز بدها بنویس! در صورتی که همه می دوندند تروریست آمریکاست بگو ایران تروریست پروره! ایران سرزمین عقب ماندگانه! ایران...
قدم سوم: یک سگ بسیار جواب می ده...از آنجایی شعور مدرن ترین افراد جهان با سگ( اوهی کسی که داری این متن رو می خونی...حواست کجاست...گفتم سگ..سگ ها ) گره خورده..انتخاب یک سگ بسیار جواب می دهد...!!!
قدم چهارم: هر آدمی ترجیحاً ایرانی و دانشجو! هر جایی به خاطر هر چیزی...دو تا فحش بد بد به جمهوری اسلامی داد...حمایتش کنید...خونه بدید...باهاش مصاحبه کنید....
قدم پنجم: بگویید ایران حقوق بشر را نقض کرده...حتی! حتی!!! اگر یک خر تو روستایی خورد زمین بگویید!!! حقوق بشر نقض شد...!!! چون اگر زمین ها رو درست بود این طور نمی شد!!! و یا اگر یک هندونه سفید در اومد می توانید بگویید یا نقض حقوق بشر شد یا تقصیر احمدی نژاده یا تقصیر آخوندهاست!!!!!
قدم ششم: اگر جرات نداری یه جنگ توی دوران ریاست جمهوریت راه بیاندازی...اصلاً به درد رئیس جمهوری آمریکا نمی خوری!
قدم هفتم: رئیس جمهور بدون کراوات( همان افسار تمدن ) جز آدم ها به حساب نمی آید...
خوب! رئیس جمهور ما آماده هست...خنک رئیس جمهور شوید!!!
التماس دعا مبارز(یک بچّه مسلمان)
نوشته شده توسط : محسن اردستانی رستمی
روز سوم فیلمبرداری فیلم مستند شقایق های آتش گرفته!
داشتیم فیلم می گرفتیم ...دیدم یک جیرجیرک داره از خودش صدا در می کنه...گفتم صدایش خیلی برای این قسمت جالبه اما نمی دانم چرا هی ساکت می شد...البت شیخ علی و دکتر با یک ترفندی اون را به صدا در آوردند...بگذریم فیلم رو گرفتیم...آمدیم یک صحنه جالب رو بگیریم...ناگهان سربازی شروع به گیر دادن کرد...ما هم بچه های حرف گوش کن...رفتیم...!!!
اما نمی شد اون صحنه رو رها کرد...دکتر کاپشنش را با شیخ علی عوض کرد و یواشکی رفت طرف اون قطعه...ناگهان سه تا آقا پسر احتمالا دبیرستانی متوجه دکتر شدند و ایستادند...شیخ علی هی داد می زد آقا بروید...آنها هم در جواب ما به همه می گویم...من هم گفتم: بگو...بگو....اما دست بردار نبودند...شیخ علی گفت بیاید...در این حین دکتر کار خودش رو خوب انجان داد و فیلم رو گرفت...آنها اومدند و من توضیح دادم چه خبره و برای چی داریم فیلم می گیریم...یک سری سوال در مورد افراد و این چیزا کردند که شیخ علی جوابشان را داد....واقعاً به خیر گذشت البته خودم با موبایل فیلم گرفتم...دکتر گفت حتماً تو بلاگت بگذار....حالا ببنیم چی میشه؟!
نکات المبارزیه فی کلام بچّه مسلمون!
+ دقیقاً هفته پیش همین ساعت ها بود که مانیتورم رفت رو هوا...گفتند فن اش سوخته...آن هم اختلالات برق بود.... مادرم خیلی کمکم کرد...دستش درد نکنه...واقعاً ما قدر مادرمون رو نمی دانیم....فعلاً که هستم.....دارم روی مصاحبه بعدی کار می کنم....البته شاعر هم که میگه مانیتور تعمیر شده باز آید به خانه غم نخور....طبع شعری هم داشتیم و خودمون خبر نداشتیم!!!!
+ من باید یک تشکر ویژه از محمد رضا چوپان( همان دکتر خودمان!!! ) که واقعاً من اذیتش کردم...برای فیلمبرداری و این چیزا...دکتر ان شاء الله ا هم کربلا بری یا بگذار اون دعای معروفت رو بکنم...دیگه راهی نموده باید بریم شهید بشیم!!! 
التماس دعا مبارز(یک بچّه مسلمان)
نوشته شده توسط : محسن اردستانی رستمی
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
