آمار محسن اردستانی رستمی - مبارز(یک بچّه مسلمان)
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مبارز(یک بچّه مسلمان)

مبارک باشه!!!

شنبه 89 مرداد 9 ساعت 11:6 صبح
به کوری چشم همه های آنخ مائو های جهان...ساخت و پر دادن اولین ماهواره ساخت ایران را به همه  ی آمون پرستان جهان تسلیت عرض می نمایم. السلام علیک یا ماهواره  الایرانیه فی مدار الارض

التماس دعا مبارز(یک بچّه مسلمان)


نوشته شده توسط : محسن اردستانی رستمی

نظرات دیگران [ نظر]


اکنون ، این ماییم و امانت او

شنبه 89 مرداد 9 ساعت 11:6 صبح

آنان که از درک چنین بزرگانی عاجز ماندند، اسلام این بزرگ را خمینیسم نامیدند، یا فکر کردند که حضرت امام یا یک پیامبر بوده و یا یک رئیس یک مکتب فکری! که هر دو اشتباهی بیش نبود. شاید امام همان مصلح قرن ما بود و یک بار دیگر پیام جدش، حضرت رسول را ابلاغ کرد.

همه انقلاب های معاصر جهان در خدمت شیطان بوده است! امام در انتهای نامه خود به گورباچف می فرماید:از جنگ بیهوده با خدا دست بردارید! چرا که تفکر های شیطانی رایج شده در جهان معاصر هدفی غیر خدا داشت. همچون انقلاب چینِ کمونیست، شوروی مارکسیست، نیکاراگوئه مارکسیست، فرانسه لیبرالیسم و...و نیز در راس همه اینها شیطان بزرگ! تنها انقلاب الهی، انقلاب اسلامی ایران بوده است.

 گاهی افراد نیز دچار اشتباه می شوند و انقلاب ایران را یک انقلاب صرفاً منتسب به روحانیت به حساب می آوردند، که امری کاملاً اشتباه است. چه علما و روحانیونی که با اعمال و رفتار امام مخالفت می کردند و اینجاست که خداوند می فرماید فضل الله المجاهدین علی القائدین اجرا عظیما. امام نیز می فرمود که امروز که دارند اساس اسلام را از ریشه می زنند، من بیام و درس اخلاق بگویم!!!

شهید سید مرتضی آوینی فرمود: امام «ره» به ما آموخت که «انتظار در مبارزه است» و این بزرگترین پیام او بود، و پس از او، اگر باز هم امیدی ما را زنده میدارد همین است که برای ظهور آخرین حجت حق مبارزه کنیم...

اکنون ، این ماییم و امانت او . دست بیعت از آستین اخلاص برآریم و در کف فرزند و برادرش و تلمیذ مدرسه اش بگذاریم که اگر بعد از رحلت رسول الله ظهر حکومت اسلام  به غروب خونین شهادت حسین بن علی و «شب بی قمر غیبت » انجامید ، این بار امام فرصت یافت تا وثیقه حکومت را به معتمدین خویش بسپارد و این خود نشانه ای است بر این بار  بشارت که خداوند اراده کرده است تا حزب الله و مستضعفین را به امامت و وراثت زمین برساند.

نکات المبارزیه فی کلام بچّه مسلمون!

+ یک سوال اساسی که همیشه پرسیده می شود این است که اگه انقلاب و امام نبود، امروز من و شما چه کاره بودیم؟چه تفکری داشتیم؟

+ مشکل ازدواج دختران جادری از نظر عزت الله ضرغامی! واقعاً باعث تاسف استچی میشه گفت...افرادی با چه تفکری!!!!

 التماس دعا مبارز(یک بچّه مسلمان)


نوشته شده توسط : محسن اردستانی رستمی

نظرات دیگران [ نظر]


تبلیغ فراماسون ها در صدا و سیما

شنبه 89 مرداد 9 ساعت 11:5 صبح
انگار کوپن این هفته مو در مورد صدا و سیما خرج نکردم. می دونید که من ارادت خاصی به صدا و سیما دارم!!! عرض به حضورتون یک فیلمی داره پخش میشه به نام کارگاه علوی که در واقع سری دوم این مجموعه هستش! که پرونده های دوره قبل از اسلام رو مورد بررسی و کند و کاو قرار می دهند!!!!!! در همین داستان های ابتدایی پرونده قتل فردی به نام ارباب کیخسرو شد موضوع یکی دوتا از داستان های این مجموعه! غافل از اینکه( البته صدا و سیما باید این ها رو بدونه!) این ارباب کیخسرو یک فراماسون هستش!

احیاناً روم به دیوار! کسی شک داشت  این که مطلب واقعی هست یا نه و البته خواست مطمئن بشه این را بخواند!

التماس دعا مبارز(یک بچّه مسلمان)

نکات المبارزیه فی کلام بچّه مسلمون!

+ یک ختم قرآن توسط یک فرزند شهید وبلاگ نویس برای پدرش برگزار شده است...از دوستانی که می توانند به اینجا مراجعه کنند....اجرتان با شهدا


نوشته شده توسط : محسن اردستانی رستمی

نظرات دیگران [ نظر]


داستان یک محسن!

شنبه 89 مرداد 9 ساعت 11:5 صبح

اصلا کی گفته پست های وبلاگ باید همش نوشته باشه! من این دفعه می خواهم پست خودم رو بجای اینکه بنویسم! در یک کلیپ بیاورم! این کلیپ یک تکه سخنرانی حاج آقا سید احمد دارستانی است! داستان یک محسن...این کلیپ را هم برای موبایل بصورت تصویری آماده کردم و هم بصورت صوتی! هر کدام را اگر دوست داشتید گوش کنید! سعی کنید توجّه کنید...

???? k

دانلود کنید( تصویری)

??? k

دانلود کنید(صوتی)

نکات المبارزیه فی کلام بچّه مسلمون!

+ من یک سی دی از حاج آقای دارستانی به نام حکایت دوست خریدم! خیلی صحبت های زیبایی داره! سعی می کنم از صحبت های ایشان در بلاگ استفاده کنم! شما هم مایل بودید حتما بخریدش!

+ سعی کنید حداقل صوتی رو گوش کنید! واقعاً...نظر هم ندادید...ندادید!!! ولی واقعا......

+ ببخشید این پست من! اصلا پست نشد! به قول آقا مهدی دیگه 30 یا 30 نشد! ولی....

+ می خواستم این تکه رو بنویسم! ولی نمی شد! یعنی قابل انتقال نبود! شاید هم بود!

التماس دعا مبارز(یک بچّه مسلمان)


نوشته شده توسط : محسن اردستانی رستمی

نظرات دیگران [ نظر]


سلام

شنبه 89 مرداد 9 ساعت 11:3 صبح

هنوز ملبس به لباس روحانیت نشده بودم  که برای امام جماعت یکی از مدرسه های منطقه رفتم. می دانستم که باید با بچّه ها رابطه ی صمیمی تری برقرار کنم تا بتوانم بهتر و بیشتر روی آن ها تاثیر بگذارم. زنگ های ورزش و پرورشی از معلمشان اجازه می گرفتم و ساعاتی را با  بچّه می گذراندم.

در یکی از جلساتی که به جای معلم پرورشی سر کلاس رفته  بودم، یکی از بچّه ها به نام رضا بسیار بی تابی می کرد و  و با عجله سوال می کرد. او حتی به من اجازه پاسخ گفتن را به من نمی داد. با خودم قرار گذاشتم برایشان از امام زمان (عج) بگویم. در قنوت نماز جماعت چون دعای فرج را می خواندم، دیگر همه یاد گرفته بودند و همه این دعا را زمزمه می کردند.

پس خواندن نماز ظهر برای بچّه ها چند دقیقه سخنرانی کردم، و بنابر عهدی که کرده بودم درباره امام زمان(عج) صحبت کردم.طبق معمول رضا شروع کرد به سوال پرسیدن...حاج آقا امام زمان(عج) رو چه جوری میشه دید؟ اصلاً کجاست؟ چند سالش است؟ چه شکلی؟ من هم پشت میکرون رضا رو می خواستم ساکت کنم و جوابش را بدهم امّا رضا آرام نمی گرفت. رضا جان! آقا رضا کوتاه بیا به من مهلت بده...اینقدر گفتم و رضا ادامه داد که معاون سرش داد کشید. دلم براش سوخت.رضا را بعد از نماز ظهر گیر آوردم و به او گفتم رضا اگر می خواهی جواب این سوال ها را بگری ما جلساتی جمعه ها داریم، خواستی بیا؟ رضا این بار جوابی نداد و رفت!

جمعه آن هفته رضا هم آمد من شروع کردم به صحبت کردن و قصدم این بود که جواب های رضا را بدهم. از ملاقات های امام زمان (عج) گفتم، از غیبتش، از دشمنانش، از نائب امام و بحث ولایت فقیه. رضا این بار برخلاف دفعه های قبلی بسیار ساکت بود تا اینکه نطقش از شد. گفت ببخشید : حاج آقا گفتم: بله رضا جان بگو. حاج آقا امام زمان(عج) را چه جوری میشه دید؟ من هم گفتم شما با خدا باشید و تقوا الهی داشته باشید امام را ان شاء الله می بینید... او گفت: خوب دگر چه راهی است. گفتم: شنیده ام اگر 40 شب چهار شنبه به جمکران بروی البته با خلوص نیت امام را می بینی.

رضا از آن به بعد شبهای چهارشنیه می رفت مسجد جمکران. تا یکسال ازش خبری نداشتم تا اینکه توی مسجد دیدمش. گفت: کجایی مرد مومن. گفت: حاج آقا چرا دروغ می گویی! گفتم: چی دروغی گفتم. گفت: گفتی اگر 40 شب چهار شنبه بری مسجد جمکران امام را می بینی، اما نشد! گفتم: حتماً خلوص نیت نداشتی. گفت: به خدا من امام خیلی دوست دارم و شب ها ازش التماس کردم که خودشو به من نشون بده! اما...

اصلاً حاج آقا امام زمان(عج) کجاست؟ گفتم: رضا جان! امام زمان(عج) در بین ماست، در بین ما رفت و آمد می کنه و بر کار ماها نظارت داره...داشتم همین طوری ادامه می دادم که رضا گفت: خداحافظ حاج آقا...هر چی داد زدم.رضا رضا...اما رضا رفت. یک روز داشتم از خیابانی رد می شدم که دیدم پسر بچّه ای به هر مردی می رسد سلام می کند؟ جلوتر رفتم ببیبنم چه کسی و چرا این کار عجیب را انجام می دهد. دیدم رضا است! دست رضا گرفتم و به کناری کشاندم گفتم: رضا! داری چی کار می کنی؟ چرا به هر مرد غریبه ای سلام می کنی؟ رضا با چهره ی معصومانه اش برگشت و گفت: مگر نگفتی امام زمان(عج) بین ماست و بین ما رفت و آمد می کند. با تعجب گفتم: خوب بله گفت: من هم بر هر کس آمد سلام می کنم شاید امام زمان(عج) باشد و من حداقل به امامم سلام کرده باشم...

نکات المبارزیه فی کلام بچّه مسلمون!

+ نمی دونم به اینکه شاید خوندید! چه می گن...ولی برای یک مسابقه نوشتمش...ولی نشد! که شرکت کنم! حتما! حکمتی داشته....

+ این پست خداحافظی من نیست! شاید هم باشه! نه رسمی نیست! واقعیتش! امتحاناتم! شروع شده...و...البته از نت که دست بر نمی دارم! ولی تا یکی دو هفته مثل قبل نیستم!

+ من او رضا امیر خانی را تازه تموم کردم! خیلی بهتر از بیوتن تموم شد!  این رضا امیرخانی همه کرد زیر خاک!!!!

+ وبلاگ کلیپ ها در غیبت من هم! بروز می شود! هر روز! پس توانستید بهش سر بزنید!

+ از دادن نظر کوتاهی نفرمایید!

+ اگر کسی رو رنجاندم! معذرت می خواهم! وقتی همه رو دعا کردید! من رو هم فراموش نکنید!  توی نماز شب هم 41 شد! اسم من رو بگویید!!!!

 التماس دعا مبارز(یک بچّه مسلمان)


نوشته شده توسط : محسن اردستانی رستمی

نظرات دیگران [ نظر]


<   <<   11   12   13   14   15   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

دوریش
تناقض راه شهدا و جنبش سبز
گروه یوتوبی-عملیات شهید حسین غلام کبیری
همکاری در گروه یوتوبی
تو برای خدا کار نمی کنی...
[عناوین آرشیوشده]


Google

در این وبلاگ
در کل اینترنت
وبلاگ-کلیپ موبایل مبارز